دنیا ، دنیا ، دنیا
یک روز می آییم
و فردایی بازگشت مارا به خاک سر می دهند
و اذان الله و اکبر باز شنیده می شود ...
از نگاهی دیگر ولی این بار از آن من است
و بدان که تنها خداوندست جاوید کمال
و ما رهگذران جاویدانیم .
به راستی عمر ما ؟
سر آغاز بازگشت دوباره ما کی ندایش به گوش می رسد ؟
ثانیه ای بعد ؟
ساعتی بعد ؟
روزی بعد ؟
... و یا آنکه دیروز به همنشین قدیمی خود - خاک - پیوست ; من بوده ام ...
چرا به خود نمی آیم خدایا ؟
.... که روزی این سرنوشت است که مرا به دامن خاک می سپرد نه تصمیم من
آیا برای مرگ آماده ام ...
.
خدایا افسوس را آخرین توشه ام مکن ...
.
تاریخ : پنج شنبه 89/1/26 | 12:30 عصر | نویسنده : zaeer | نظرات ()
.: Weblog Themes By Pichak :.